نوشته شده توسط : انجمن علمی گروه ادیان

 گروه ادیان و عرفان

گروه "اديان و عرفان تطبيقي " در سال 1364 در مقطع دكتري و با مديريت استاد دكتر فتح الله مجتبايي پايه گذار مطالعات تطبيقي اديان در ايران تأسيس گرديد.پس از توسعه كمّي و تقويت كيفي كادر علمي،اين گروه در راستاي گسترش امر آموزش و تحقيق در زمينه مطالعات تاريخي و تطبيقي اديان ،اقدام به پذيرش دانشجو در مقطع كارشناسي ارشد از سال 1382 نمود.مهمترين اهدافي كه در تدوين موضوعات درسي و نيز آموزش دانشجويان در اين رشته دنبال مي شود ، عبارتند از :
1 . افزايش شناخت و آگاهي دانش پژوهان نسبت به اديان مهم جهان ، در جنبه هاي گوناگون تاريخي ، اسطوره اي ،اقتصادي وكلامي ،عرفاني ،آداب و مناسك ،و نيز مطالعه و آشنايي با متون مقدس و كلاسيك؛
2 . تقويت و گسترش امر تحقيق و پژوهش در حوزه مطالعات اديان خصوصاًً به شكل تطبيقي و با رهيافت هاي گوناگون جامعه شناسانه ، روانشناسانه، پديدار شناسانه و تاريخي با تكيه بر آثار و نظريات محققان مطرح و برجسته در حوزه مطالعات تطبيقي اديان؛
3 . نهادينه ساختن نگرش علمي و روشمند نسبت به سنت هاي ديني مختلف؛
4 . شناسايي و معرفي منبع معتبر علمي و پژوهشي مورد مطالعه در جوامع دانشگاهي بين اللملي به دانشجويان و پژوهشگران اين رشته ؛
5 . ارتقاء كيفي پژوهشهاي دانشجويي ؛
6 . انجام پروژه هاي تحقيقاتي همچون ترجمه كتابهاي تخصصي و ...؛
تحقيقات و مطالعات اين گروه ،بيشتر به شيوه تطبيقي و مقايسه اي صورت مي گيرند و تلاش بر آن است كه هر موضوع خاص در سنت هاي ديني متفاوت به كاوش در آيند.
از مهمترين اصول روش شناسانه در جهت گيري هاي علمي گروه اتخّاذ نگاه پديدار شناسانه نسبت به اديان ديگر و پرهيز از هرگونه انتقاد و ارزش گذاري ديني و اخلاقي است.

 

 

 

 

پس رشته تاریخ ادیان بهتر آن است كه «دانش ادیان» گفته شود یا «علم ادیان» یا «پدیده‏شناسی دین»، چنانكه خود متخصصان دین در آثارشان از این واژه‏ها و تعبیرات را بكار می‏برند، موسس وبنیان‏گذار این رشته هم ماكس مولر بوده كه خود ماكس مولر البته متخصص ادیان ابتدایی بود، یعنی در باب توتمیسم، آنیمیسم، فتیشیسم و پری آنیمیسم، یعنی دوره ماقبل جانمندانگاری و روح‏پرستی، نیاپرستی، طبیعت‏پرستی، سنگواره و بت‏واره‏پرستی، تحقیقاتی انجام داده كه این‏ها را «Primitive religions» و ادیان ابتدایی می‏گویندوبه غیراز ادیان ابتدایی راجع به هندوئیسم خیلی تحقیق كرده، چاپ خوبی از اوپانیشادها را عرضه كرده و بسیاری از متون مقدس شرق را ویرایش و ترجمه كرده به زبان انگلیسی كه هنوز هم از بهترین ترجمه‏ها به شمار می‏آید.

در واقع ابر رشته است، و دارای ابعادگوناگون وشبیه علم پزشكی است، مادر علم پزشكی از دانش‏هایی مثل فیریولوژی، آناتومی، زیست‏شناسی، بیوشیمی، فارماكولوژی، نورولوژی، سیتولوژی، هماتولوژی و... بهره می‏بریم .

.

رشته اديان رشته‏یی است كه «Multi discipline»است یعنی خود این رشته چند رشته‏راشامل می‏شود، یك رشته مادر است و رشته چند بعدی و چند ساحتی و چند شاخه‏یی است. بنابراین ما وقتی به مطالعه دین می‏پردازیم، هم به تاریخش می‏پردازیم، هم به محتوای سیستماتیك از نظر فلسفه و الهیات و هم به آثار و پیامدهای اجتماعی و روان‏شناختی و اخلاقی دراین جا علاقمند را به مقاله «مطالعه و طبقه بندی ادیان» در دایرة‏المعارف بریتانیكا ارجاع می‏دهم كه بسیار غنی و پرنكته است. لذا عرفان هم جزء این رشته است. عرفان‏های دینی و غیردینی را ما بررسی می‏كنیم و لذا این رشته را «ادیان و عرفان تطبیقی» هم می‏گویندComparative religion and» «mysticism. اما نكته‏یی را كه دلم می‏خواهد این جا اشاره كنم این است كه ماكس مولر خودش یك نظریه‏یی در باب پیدایش دین دارد كه دست بر قضا خیلی هم نظریه ضعیفی است یعنی از شگفتی‏های روزگار این است كه یك شخصی كه بنیان‏گذار یك رشته‏یی هست، خود او یكی از ضعیف‏ترین نظریه‏ها و آسیب‏پذیرترین نظریه‏ها را در باب پیدایش دین ارایه كرده است. نظریه‏یی ماكس مولر دارد با عنوان The» «deasis of language، بیماری زبان یا بیماری زبانی.او معتقد است كه اساسا" دین و خدا و تشكیلات دینی زاییده یك مغالطه زبانی است و آن مغالطه عبارت است از مغالطه تشخص بخشیدن به اشیاء «Personification».

 

 

مركز واحد تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي

مركز هم انديشي و نخبگان_  مصاحبه دكتر همايون همتي

 

منبع

رشته ادیان در واقع جزو علوم اجتماعی بحساب می‏آید«Social science » و یك دانش نقلی نیست كه برامور تاریخی و حوادث متواتر تاریخی تكیه كند. منتها تاریخ در واقع یك بستر و میدانی است برای دین‏پژوه و دین‏شناس كه داده‏های تاریخی را از تاریخ هم گرد می‏آورد، چنانكه از داده‏های علومی مثل باستان‏شناسی هم استفاده می‏كند، در این علم از یافته‏های جامعه شناختی و روان‏شناختی هم استفاده می‏شود. بنابراین تنها منبع اطلاع‏رسان این علم كه مواد لازم را در اختیار این علم می‏گذارد برای تحلیل، تاریخ نیست. یكی از منابعی كه این علم از آن تغذیه می‏كند و اطلاعات راجمع‏آوری می‏كند تاریخ است. از داده‏های باستان‏شناسی، قوم‏شناسی، مردم‏شناسی، روان‏شناسی و جامعه‏شناسی هم استفاده می‏كند. لذا ما در رشته ادیان از چند علم استفاده می‏كنیم و در واقع این علم مجموعه‏یی از چند علم است، یكی خود علم تاریخ است، یكی فلسفه است، فلسفه دین، یكی جامعه‏شناسی است، جامعه‏شناسی دین، روان‏شناسی دین، قوم‏شناسی دین «Ethnology» و «Anthropology» دین، مردم‏شناسی یا انسان‏شناسی دین، باستان‏شناسی دین، اسطوره‏شناسی دین، یكی هم تئولوژی یا علم كلام (الهیات) است كه متاسفانه گاهی در بین خواص ما هم این رشته مترادف با علم كلام یا علم شریعت و علم فقه می‏پندارند، درحالی كه چنین نیست. ما در تاریخ ادیان فقه‏شناسی نمی‏كنیم بله تئولوژی مقایسه یی و تطبیقی ادیان، بخشی از تاریخ ادیان است و آشنایی با تاریخ و سرگذشت هر دینی جزء مباحث این علم است

رشته تاریخ ادیان چند اسم دارد كه در كتابهای علمی به یكی از این اسامی نامیده می‏شود، گاهی تاریخ ادیان گفته می‏شود «History of religion» و گاهی «تاریخ تطبیقی ادیان» گفته می‏شود و گاهی هم واژه «دین تطبیقی» كه مخفف «دین‏شناسی تطبیقی» است «Comparative religion» كه درواقع «religion Comparative study of» هست به كار برده می‏شود و گاهی نام «پدیده‏شناسی دین» به این رشته اطلاق شده است «Phenomenology ofreligion» این نام‏ها در واقع معادل انگلیسی برای واژه Religion»  «wisseschaft در آلمانی است. فردریش ماكس مولر كه بنیان‏گذار رشته ادیان است و در اواخر قرن هیجده و اوایل قرن نوزده این دانش را بنیانگذاری كرد. او را «پدر رشته تاریخ ادیان» خوانده‏اند. او یك دانشمند آلمانی تبار بود كه مقیم كشور انگلیس بود، هندشناس، اسطوره‏شناس و زبان شناس برجسته‏یی بود. تخصص اصلی او زبان‏شناسی و اسطوره‏شناسی بود، زبان سانسكریت را خوب می‏دانست و متون فراوانی را از زبانهای شرقی به انگلیسی ترجمه كرد. دوره‏یی كه بیش از پنجاه جلد می‏شود به نام «كتب مقدس مشرق زمین» «Thesacred books of the East» ویراسته همین ماكس‏مولر است كه شامل اوپانیشادهاوكتاب بهاگوادگیتا و بسیاری از متون هندویی است. تخصص او در ادیان ابتدایی و بخصوص در هندوئیسم بود، اسطوره شناس قابلی هم بود و این علم را نخستین بار در طی كتابی كه به نام «مقدمه‏یی بر دانش ادیان» the» «science of An introduction to religion نگاشت معرفی كرد و این نام را به كاربرد، «دانش ادیان و علم ادیان» و بعدها تاریخ ادیان یا دین تطبیقی، پدیده‏شناسی دین و دین‏پژوهی نام گرفت، یعنی «study of religionScientific» بنابراین واژه تاریخ در نام این علم كه معمولا" بین ما رشته «تاریخ ادیان» نامیده میشود، نباید ما را به اشتباه بیاندازد و فكر كنیم كه رشته ادیان یك گرایش یا شاخه‏یی از دانش تاریخ است .



:: بازدید از این مطلب : 629
|
امتیاز مطلب : 110
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی گروه ادیان

زرتشت، تبار و آموزه ها 

 زَرتُشت ، زردشت،زردهُشت یا زراتُشت(در اوستا زَرَثوشْتَرَ به تعبیری به معنی «دارنده روشنایی زرینرنگ» و به تعبیری دیگر «دارنده شتر زردفام» و سرانجان به معنای «ستاره زرین») نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتیگری یا مزداپرستی و سراینده گاهان (کهنترین بخش اوستا) است. بعضی پژوهشگران بر این باورند که زرتشت در روز ششم فروردین زاده شده ولی درباره تاریخ زایش او دیدگاههای فراوانی وجود دارد. برآوردها از ششصد تا چندین هزار سال پیش از میلاد تفاوت دارند. تولد زرتشت را در شمال غربی ایران در نزدیکی دریاچه چیچست (ارومیه) در روستای انبی دانستهاند. پس از اعلام پیامبری در سن 30 سالگی، زندگی بر زرتشت در منطقه شمال غربی ایران سخت شد و او ناچار به کوچ به شمال شرقی ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ شد. در آنجا زرتشت از پشتیبانی گشتاسبشاه برخوردار شد و توانست دین خود را گسترش دهد. زرتشت در سن 77 سالگی در روز پنجم دی ماه در نیایشگاه بلخ بدست یکی از تورانیان به نام توربراتور کشته شد.

تبار و خانواده زرتشت
نام خانوادگی زرتشت اسپنتمان بود. مادر او دُغدو و پدر وی پوروشسب نام داشتند. پوروشَسْب اِسپَنْتْمان مردی دانشور و درستکار بود. دغدو دختر فری
هیمرَوا از خاندان نژادگان (اشراف) و دینور بود. حاصل ازدواج پوروشسب و دغدو پنج پسر بود و زرتشت سومین آنهاست. زرتشت از همسر خود به نام هووی شش فرزند داشت. نام سه پسر ایشان ایسَتواسْتَرَه، اورْوْتَتْنَرَه، هْوَرْچیثْزَه و نام سه دخترشان فرینی، ثریتی و پوروچیستا بود. یکی از هفت شاگرد اصلی زرتشت به نام مَیدیوماه پسرعموی پیامبر بود.

پدر زردشت پروشاسپه ( دارنده ی اسب پیر ) و مادرش دوغدو و جد پدریش ( پیترگتراسپه ) نام داشت. زردشت چهار برادر داشت. او سه بار ازدواج نموده بود و زن سومین او که در بخدی ( بلخ ) به عقد او درآمده بود ، دختر ( فره شه و شتره ) برادر جاماسپ ( وزیر گشتاسپ .اسب تیز رو) بنام ( هودوی ) بود. زردشت سه پسر و سه دختر داشت که هر یک وظایفی بس عمده بردوش داشتند. به عبارت دیگر پسر ارشد او روحانی ، پسر دوم جنگجو و پسر سوم شبان بوده است. زمان زندگانی زردشت به یقین معلوم نیست ولی به موجب روایات کتب زردشتی وی در حدود سال 660 ق. م بدنیا آمده ، در سن 23 سالگی منزوی شده و در سن سی سالگی ( 630 ) مدعی رهنمایی گردیده و در سن 77 سالگی هنگام هجوم ارچاسپ تورانی در آتشکدهء بلخ بدست توربراتور (براترکرش) تورانی کشته شده است. اما محققان در مورد تاریخ تولد او متفق رای نبوده ، برخی تولد او را در حدود 588 ق. م گفته اند.


خاستگاه و اندیشه زرتشت
از این پیامبر ایرانی
در یشتهای کهن سخن میآید که در (اَریّانَ و یَوچَه) در ساحل رود (دائیتی) در سرزمین قبایل ایرانی متولد گردید در (زامیادیشت) زیستگاه زرتشت را در ناحیه ئی میداند که در آن دریاچه (کوسَویّ) است که مطابقتی با دریاچه هامون دارد. بهر تقدیر ناحیه (اَریانَّ و یوچَه) گاه خوارزم پنداشته میشود و گاه آنرا آذربایجان و بعضاً بدلیل مراسمی مذهبی که در ستایش (اَرُدویسورااناهیتا) میشود آنرا در سیستان ذکر کردهاند. امروز بر اینباوریم که گاهان اثری قبل از زرتشت پیامبر محسوب میشود تاریخ موجودیت زرتشت را نمیتوان بطور قطع مشخص نمود که احتمالاً قدمت آن از 1400 سال قبل از میلاد تا 630 سال ق م میدانند. زرتشت از سرزمینی کهنی برخواست که مردمانش آریایییانی بودند که به پرستش چهار رب النوع مشهور بودند 1 میترا یا (میتَر) 2 ورونایا(وَرُون) و ایندرا (آندرا) و ناسیته یا (ناستی) که استنباط است آنها نمایندگان دو خدای آریائی (اَسورا) یا اهورا و دئوها (دیوان) بودند. قبایل ایرانیان قدیم را قبایل (مادای) یا ماد و نیز از قبایل پارسوآ یا پاراسیکا میدانند. لذا منشأ خدایان (کاثاها) همان سُوریّ (اسورا) دارگونه (رب النوع) آریائی خورشید است بنابر آن (سوُرّی) - SURYA - مورد پرستش جنگجویان آریائی بود که هیجده قرن قبل از میلاد آثار آن بجا مانده است. سورا خدای آریائیان یا سور که در اوستا (هوْرَ) HVER نام برده شده است در سده چهارده پیش از میلاد در آثار نوشتاری میتانی، خدایان آریائی قدیم ودائی یعنی ورونا و میترا و اندرا و ناسیته را میبینیم در کاثاها از اَهُورَ به مفهوم خردمند (مزداه) MAZDAH و یا مزداه اهور برمیخوریم و از (دَیؤَ) DAVA به معنای خدای اهریمن. تباین این دو را در ادوار هند و ایرانی قبلاً شرح دادیم که چگونه بر مفاهیم متضاد برای دو قوم هند و ایرانی تبدیل گردید. (سپَنتَامَینیو) نماد اهورائی گوهر پاک نیکوئی و خیر و نور مقدسی پارسیان بود و (انگْرمینیو) نماد اهریمن و شر و ویرانگراست که هر دو جنبه آفرینندگی دارند یکی سازندگی دیگری ویرانگری. در نظرگاههای زرتشتیان ابدیت تعاقب بُعد مادی آفرینش است. در فلسفه زرتشت (اَشا) قانون طبیعی و قانون الهی و ازلی و ابدی است (اشا) قانون راستی و درستی و داد است هر فعلیتی و هر کنشی چنانچه با قانون (اَشا) همخوانی و سازگار نباشد و راستی و درستی آن<span dir="ltr" style="font-size: 10pt;

:: بازدید از این مطلب : 465

|
امتیاز مطلب : 88
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی گروه ادیان

 

یهودیت (به عبری: יהדות، Yahedut) یکی از قدیمی‌ترین ادیان بشر است که به اعتقاد پیروانش توسط فرزندان ابراهیم از طرف خداوند آورده شده‌است. پیروان آن عموماً فرزندان قوم بنی اسرائیل هستند.این دین نخستین دین ابراهیمی و نیز توسط بسیاری، نخستین دین یکتاپرست به شمار می‌رود. همچنین یهودیت کانون بیشتر متون و سنت‌های ادیان ابراهیمی می‌باشد و تاریخ، اصول و اخلاق آن بر ادیان مسیحیت، اسلام، بهاییت و بسیاری از مذاهب دیگر تاثیر به‌سزایی گذاشته‌است. پیروان یهودیت چه نو کیشان و چه افرادی که از نژاد یهود هستند یهودی خطاب می‌شوند.

دین یهودیت دارای تاریخ پیوسته‌ای بیش از ۳۳ قرن می‌باشد. یِهود (יְהוּדָה)، واژه‌ای عبری است، به معنای ستوده و صفتی اکتسابیست که به ساکن یهودیه، قسمتی از سرزمین اسراییل که سبط یهودا بر آن زندگی می‌کردند، داده می‌شود، ولی همچنین برخی معتقدند در گذشته همه بنی اسرائیل را نیز به این نام خوانده‌اند.در ایران از عنوان «جهود» و «کلیمی» یعنی پیرو موسی کلیم الله نیز برای نامیدن یهودیان استفاده می‌شود. پیروان یهودیت در بسیاری از کشورهای جهان ساکن هستند. جمعیت یهودیان جهان ۱۴ میلیون نفر، معادل۰٫۲۲٪جمعیتجهانمی‌باشد. ولیبعضیآمارهاپیروانیهودیتراتا۲۵میلیون تخمین می‌زنند.، حدود۵٫۴میلیوننفرساکناسرائیل و۶٬۴۴۴٬۰۰۰ساکنایالات متحده آمریکا و مابقی در اروپا، اقیانوسیه، قاره آمریکا و آفریقا ساکنند. بسیاری از قوانین مدنی و اصول و اخلاق اندیشه‌های سکولار غرب از جنبه‌ها و دیدگاه‌های یهودیت که مبنای مسیحیت بوده‌است منشاییت می‌گیرند. یهودیان بیش از ۲۷۰۰ سال در ایران زیسته‌اند و اکنون حدود ۲۵٬۰۰۰نفرازآنان،ساکنایرانهستند.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 400
|
امتیاز مطلب : 88
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی گروه ادیان

1-جاينيزم(Jainism):

يكي از شاخه هاي ايين برهمايي ،آيين جاين(Jaina)به معناي «پيروي»است كه در قرن ششم ق.م پايگذاري شد. پيدايش جاينيزم در هندوستان دراواخر قرن پنجم ق.م .فرقه جاينيزم تنها در خاك هندوستان پيروان و معتقدان بسيار پيدا كرد و با وجود هر گونه مقاومت و شدت كه عليه آن به كار رفت در جهان باقي ماند.با وجود اينكه جاينيزم به صورت يك مذهب مستقل و داراي مبادي و اصول جوهري در نيامد، معذلك هم اكنون در آن سرزمين موجوداست.دين جاين به مانند بوديزم در آغاز سازماني بودكه پيروان مكتب را به تهذيب اخلاق بر مي انگيخت ومي كوشيد تا طريق پرهيزگاري و رعايت حق حيات موجود ات را بياموزاند و پيروان خود را از رنج تناسخ نجات بخشيدو به ارامش ابدي برساند.جاينيزم به مانند همه اديان هندي به زندگي و حيات دنيوي بدبين است ونجات از بند تناسخ را تنها راه ازادي مي داند و اين نجات از طريق معرفت به وجود مي ايد.

2-موسس وبنيانگار جاينيزم:

به اعتقاد جاين ها ،بنيانگذار ايين مهاويره(Mahāvīra)يعني مرد بزرگ،پهلوان و قهرمان ناميده مي شود.نام اصلي وي ناتاپوته واردَمنه است.(527-599ق.م).مهاويره شخصيتي تاريخي است.او شاهزاده (والا)بوده است.او را جينه يعني (فاتح) خوانده اند.در سي سالگي ترك دنيا گفت وبه رياضت پرداخت و چون به حقيقت راه يافت و منزه و مجرد شد،به تبليغ دين خويش پرداخت.وي در سال526 ق.م به نيروانه پيوست.زندگي وي  بيشتر شبيه به زندگي بوداست.مهاويره اين مكتب را نه به قصد اصلاح اجتماعي،بلكه براي رستگاري و رهايي خويش پي ريزي كردومكتب او بعد از مرگش توسط پيروانش در سراسر هند رسميت يافت.بدليل شباهت وي به بودا،تصور بر اين بوده است كه در اصل يك فرد بوده اند. و بعدها براثر انشعاب در پيروان وانشقاق در تعاليم ،اين تلقي به و جود امده است كه اين دو نفر ،بنيانگذار دو مكتب جداگانه بوده اند.جاينيزم ائيني است مهاويره گذاشته . او زماني كه در معبدي قديمي به انديشه عميق فرو رفته بود،به فنا وبلوغ كامل معنوي دست يافت و در ان لحظه او را جينه گفتند يعني پيروز و پيروان وي اورا جاين ناميدند.وي بعد از 12سال به اين مرتبه رسيد(42-30سالگي).

3-ويژگي هاي ايين جاين:

3-1:مباني ديني بسيار محكم دارند و بسيار سخت وشاق است .عبارتند:رياضات شاقه

3-2:واكنش گسترده اي بود بر ضد تعاليم براهمنان به دليل روش افراطي گرايي براهمنان

3-3:مخالف اين عقيده بود كه تنها براهمنان به نيروانه مي رسد

4-فلسفه دين جاين:ايشان معتقد بودند كه قانون كرمه(Karma /كردار)معتبر است.ادمي در طول حيات خود بر روي روحش رسوب هايي زيادي نقش مي بندد كه به واسطه تولدهاي پي در پي سخت وسنگين مي شود . انسان بايد از طريق اعمال يا كردار يا از طريق رياضت اين رسوبها را كه در پنج لايه شكل مي بندد. نابود كند و جوهر روح را ازاد كند. ايشان در باب ماده مي گويد 1:ماده داراي مراتب مختاف غلظت و رقت است.از لطيف ترين مرحله وجود كه خارج از حواس است آغاز مي شود تا بسيار سنگين مي شود بعدها اين ماده لطيف را ماده ي كرمه مي گويند.

2: موجودات در دنيا جيوه اند يا آجيوه.

جيوه:جاندار وزنده هستند  آجيوه:بي جان هستند.

جيوه :منبع حسنات و خيرات هستند.و ارواح پاكان است كه به علي عليين مي رسد يا مقامي كه مي گويند(استيپرگيهاتا).

آجيوه:منبع شرو بدي است.

5-دستور عملهاي كلي جاين ها:

5-1:موجودي را نكشيم يا آزار ندهيم(رعايت آهيمسا)

5-2:از خشم و خوشحالي وحرص ودروغبپرهيزيم(رعايت ستيه)

5-3:از دزدي بپرهيزيم(رعايت اَستيه)

5-4:از لذت جنسي بپرهيزيم(رعايت برهمچريه)

5-5:از دلبستگي و تعلق خاطر دنيوي بپرهيزيم(رعايت ابريگرهه)

6-شاخه هاي جاينيزم

دودسته اند:

6-1:شوتامبره:شاخه ي شمالي هند كه به سفيدپوستان منسوبند.

6-2:ديگمبره:شاخه جنوبي هند كه به اسمان پوستان منسوبند.

7-متون مقدس جاين:

پوروه ها.سيدانته ها(آگمه).كتاب دايره المعارف ماننديبه ناماوكپركاس.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 550
|
امتیاز مطلب : 76
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی گروه ادیان

 چین، پرجمعیت‌ترین کشور دنیا با بیش از ۱٬۳۲۱٬۸۵۱٬۸۸۸ میلیارد نفر سکنه است. این کشور که در شرق قاره آسیا واقع شده توسط حزب کمونیست چین در قالب نظام تک‌حزبی اداره می‌شود.[۱] این حزب بر ۲۲ استان، ۵ منطقهٔ خودمختار، ۴ شهر با مدیریت مستقیم (پکن، تیانجین، شانگهای و چونگ‌کینگ) و ۲ منطقهٔاداری ویژهٔبسیارخودمختارِهنگ کنگ و ماکائو حکومت می‌کند. پایتخت کشور پکن است.

جمهوری خلق چین با حدود ۹.۶ میلیون کیلومتر مربع سومین یا چهارمین کشور وسیع دنیا و دومین کشور بزرگ دنیا از نظر وسعت خاکی (بدون احتساب آب‌های داخلی) است.[۲]

چین چشم‌انداز طبیعی متنوعی دارد، از استپ‌هایجنگلی و بیابان‌هایی چون گبی و تکله‌مکان در ناحیهٔخشک شمالی نزدیک به مغولستان و سیبری ِ روسیه گرفته تا جنگل‌های زیرگرمسیری در سرزمین‌های مرطوب جنوبی نزدیک به ویتنام، لائوس و برمه. مناطق غربی کشور ناهموار است و رشته‌کوه‌های هیمالیا و تیان شان مرز طبیعی آن را با هند و آسیای میانه ترسیم می‌کنند. در مقابل، نواحی شرقی این کشور کم‌ارتفاع است و با ساحلی به طول ۱۴.۵۰۰ کیلومترمربع در جنوب شرقی با دریای جنوب چین و در شرق با دریای شرق چین همسایه است که در سوی دیگرش تایوان، کره و ژاپن قرار گرفته‌اند.

 

 

 

دائوئیسم یا، فلسفه تائو روش فکری منسوب به لائوتزه فیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجود دولت و بدون اعمال فرمها و اشکال خاص حکومت.

 


این اعتقاد اکنون ۲۵۰۰ ساله است و ریشه آن به

کشورچین باز می‌گردد.

 

 

خاستگاه دائو

یکی از ادیان رسمی چینی‌های قدیم آیین تائو و یا دائو است. که در قرن ۶ ق.م در چین با مجموعه‌ای از معتقدات و مناسک و اعمال مذهبی که اغلب با خرافات و اوهام همراه بود پیدا شدوبعدها با مسایلی فلسفی و عرفانی نقش بست.

بنیانگذار این دین فردی به نام (لائو تزو/لائوتان) است. او یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان بعد از کنفوسیوس بود. وی به حکمت، سکوت و آرامش واقف بود و عمری طولانی کرد. وی از سیاست بیزار بود اما شغلش نیز کتابدار سلطنتی (چو) بود که البته به آن نیز علاقه‌ای نداشت. بنابراین در صدد ترک چین برآمد. هنگامی که قصد عبور از مرز چین را داشت مرزبان به او گفت:«حال که داری دستگاه حکومت را ترک و گوشه نشینی را انتخاب می‌کنی، برای من کتابی بنویس» وی کتابی را در دو بخش که مجموعاً ۵۰۰۰ کلمه داشت نوشت و بعد از آن آواره شد. محل مرگ وی مشخص نیست اما ۸۷ سال عمر کرد. نام کتاب او (تائوته/تائوته چینگ= راه و فضلیت) بود. به نظر برخی از محققان اندیشه‌های اولیه تائویی قبل از لائوتزه بوده ولی او آن را زنده کرده‌است.

تائو به معنای راه و فضیلت است. راهی که پیروان این آیین باید در آن حرکت کنند. به عبارتی درست اندیشیدن و یا اصلاً نیاندیشیدن است. تائوئیست‌ها اعتقاد دارند که«تفکر فقط در مباحث بکار می‌رود و بی‌ارزش است. تفکر قبل از هر سودی دارای زیان است. آن‌ها اعتقاد دارند که برای راه درست زندگی باید عقل را طرد کرد. به همین دلیل آن را حقیر دانسته و می‌گویند"انسان باید به سادگی و گوشه‌گیری و غرق شدن در طبیعت بپردازد". آن‌ها می‌گویند دانش فضیلت نیست بلکه هر چه علم بیشتر شود برشمار اراذل افزوده می‌شود. دانش از خرد به دور است و میان یک خردمند و عارف دانشمند تفاوت زیادی وجود دارد. بدترین حکومت از نظر تائوئیست‌ها حکومت فلاسفه‌است. فیلسوفان در سایه پندارهای خود جریان طبیعی را به شکلی مسخ شده مطرح می‌کنند. آن‌ها می‌گویند: فیلسوفان کارشان سخن‌آوری و پندار سازی است و این ناتوانی آنها را می‌رساند. آن‌ها می‌گویند: روشنفکر دولت و حکومت را به خطر می‌اندازد، زیرا در قالب و مقررات سخن می‌گوید. اما در مقابل افراد ساده دل که در امور شخصی خود لذت کار مقرون به آزادی را دریافته‌است، اگر به قدرت برسد برای جامعه خطر کمتری نسبت به روشنفکر و فیلسوف دارد. زیرا ساده دل می‌داند که قانون خطرناک است و قبل از هر فایده‌ای ضرر دارد. پس چنین فرمانده ساده‌دلی تا می‌تواند در زندگی مردم کمتر پیچیدگی ایجاد می‌کند. و آن‌ها را به حیات ساده که مطابق طبیعت است سوق می‌دهد.

تائوتیست‌ها کتابت را امری اهریمنی و مایه پریشانی می‌دانند. آن‌ها اعتقاد دارند که نوآوری همیشه به ثروت ثروتمندان و زور زورمندان می‌افزاید. بنابراین به کتابت و صنعت توجه‌ای ندارند. داد و ستد را در حد روستاها قبول دارند.

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 546
|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : سه شنبه 17 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد